جشنواره فجر در دهه 60 چه مسیری را طی کرد
جشنواره صفها و خاطرهها. دوران حضور همگان در فیلم فجر و انطباق با فضای فرهنگی دهه۱۳۶۰ و عصر ساعتها ایستادن در صف عصر جدید برای تماشای تارکوفسکی و دوران بحثهای تمامنشدنی دوستداران کیمیایی با طرفداران مخملباف در صفهای جشنواره. جشنوارههای دهه۱۳۶۰ با التهاب، شلوغی، گرما و حس و حال به یاد آورده میشود؛ دورانی که جشنواره فجر تنها آیین جمعی فرهنگی طبقه متوسط بود.
درحالیکه جشنواره جهانی تهران نسبت چندانی با سینمای ایران نداشت و خیلی هم پذیرای فیلم ایرانی نبود، فیلم فجر با سینمای پس از انقلاب متولد شد. جشنواره، محلی برای جلوه و حضور فیلمهای ایرانی بود که بعد از تحولی بزرگ در جامعه، قرار بود مسیری متفاوت از گذشته را طی کند. نتیجه اینکه همیشه حال فیلم فجر با اوضاع سینمای ایران پیوند داشت. جشنواره فیلم فجر در ابتدای دهه۱۳۶۰ متولد شد؛ همزمان با تولد سینمای پس از انقلاب که میلادش نه در سال۱۳۵۸ که از سال۱۳۶۲ بود و جشنواره فجر از بهمن۱۳۶۱ کارش را آغاز کرده و در همان گام اول نشان داده بود نسبتی با فیلمهای ساختهشده در فاصله سالهای اول پیروزی انقلاب ندارد. بیدلیل نبود که نخستین دوره فیلم فجر، هیچ برگزیدهای در بخش فیلمهای بلند نداشت. خط قرمزی که در دوره اول بر فیلمهای حرفهای ایرانی کشیده شد، تناقضی را که میان عملکرد سینما و خواست مدیریت فرهنگی وجود داشت نمایان کرد. درواقع جشنواره فجر از دوره دومش شروع شد؛ از سال۱۳۶۲ که تیم فخرالدین انوار و سیدمحمد بهشتی سکان هدایت سینمای ایران را بر عهده گرفت. از دورهای که جشنواره بر تولید داخلی متمرکز شد و بخش بینالملل را حذف کرد. مدیریت بهدنبال شکلدادن سینمایی بود که نسبتی با گذشته نداشته باشد که نه فیلمفارسی باشد و نه موجنو. اینکه در سالهای بعد چقدر این اتفاق رخ داد، داستانی دیگر است، ولی جشنواره فیلم فجر بهعنوان بخشی مهم از اعمال سیاست هدایت و حمایت در خدمت مدیریت فرهنگی قرار گرفت.