پیشنهاد سه کتاب برای گذر از حسرتها و رنجها
احمد محمدتبریزی
روزنامهنگار
همه ما در زندگی با حسرتها و رنجهایی روبهرو هستیم و خواندن بعضی کتابها حکم نوشدارو برای زخمها و حسرتهایمان را دارد. با خواندن این کتابها چشماندازی بهتری درباره زندگیمان پیدا میکنیم و مسیرمان را سبکبارتر ادامه میدهیم.
کتابخانه نیمه شب
نویسنده: مت هیگ
مگر میشود آدم در زندگیاش حسرت نداشته باشد؟ بسیاری از ما با حسرتهایمان بزرگ میشویم و ممکن است تا پایان عمر این حسرتها روی شانههایمان سنگینی کند. حسرتها جز اینکه توان ذهنی و جسمی ما را برای زندگی در لحظه حال میگیرند فایده دیگری برایمان ندارند.
کتاب «کتابخانه نیمه شب» دقیقا درباره همین موضوع است. مت هیگ خیلی شیرین و جذاب در کتابش یکی از اساسیترین و چالشبرانگیزترین دغدغههای آدمها را روایت میکند. در «کتابخانه نیمه شب» ما با سرنوشت دختری به نام نورا آشنا میشویم که علیرغم استعدادها و پتانسیلی که در گذشته داشته، اکنون با از دست دادن فرصتهایش، فقط با حسرت و افسوس زندگی میکند.
یک شب نورا پس از خودکشی به جهان دیگری میرود تا در آنجا با حسرتها و زندگیهای نزیستهاش روبهرو شود. تازه او در آنجا متوجه میشود که هر مسیر زندگی چالشها و داستانهای خودش را دارد و اصلا دلیلی برای حسرت خوردن وجود ندارد.
پس بهترین کاری که او باید انجام دهد همین است، همان زندگیای که دارد را با تمام وجود قبول کند و در بهترین شکل به زندگیاش ادامه دهد. شاید این جمله از کتاب، خیلی خوب مقصود نویسنده را بیان کند: «لازم نیست زندگی رو بفهمی فقط باید آن را زندگی کنی.»
تولستوی و مبل بنفش
نویسنده: نینا سنکویچ
نینا در مدت زمان کوتاهی خواهرش را به خاطر بیماری از دست میدهد. یک مرگِ ناگهانی شوکه کننده، نینا را وارد دنیایی غمانگیز میکند. او برای فرار از غمِ از دست دادنِ خواهرش، برنامههای زیادی را اجرا میکند ولی هیچ کدام از این برنامهها کمکی به او برای بهتر شدن حالش نمیکند.
در نهایت نینا یک روز تصمیم میگیرد با خواندن 365 کتاب در 365 روز سال، با کمک ادبیات و کتابها، مجالی برای دردهایش پیدا کند. او هر روز روی مبل بنفش رنگش مینشست و خواندن یک کتاب را شروع میکرد. نینا در مدت زمان سال مطالعه عمیقِ کتابها، به درک بهتر و درستتری از زندگی و مفهوم فقدان و سوگ میرسد.
نینا تجربیات یک سالهاش را در کتاب «تولستوی و مبل بنفش» آورده و خاطراتش در این مدت را با دیگران به اشتراک گذاشته است. خاطراتی ارزشمند که مفاهیم مهمی را در ذهن خواننده باز میکند.
نیلوفر و مرداب
نویسنده: نیچ نات هان
نیلوفرهای زیبا از دلِ مردابهای متعفن بیرون میآیند تا نکته مهمی را در زندگی به ما یاد بدهند: از پسِ هر سختی و رنج عاقبت شادی و خوشی بیرون خواهد آمد. نیچ نات هان در «نیلوفر و مرداب» به شیواترین شکل ممکن درباره مفهوم رنج در زندگی صحبت میکند.
نویسنده با تاکید بر روبهرو شدن و پذیرش رنجها، توصیه میکند نباید از رنجها فرار کرد و باید آنها را در آغوش کشید. زمانی که شما به این واقعیت پی میبرید، شکلِ ماجرا تغییر میکند. پس از پذیرش رنجها، آن انرژی نهفته در وجودتان برای رشد و آگاهی آزاد میشود و شما را به سمت شادی و خلق کارهای بزرگ هدایت میکند. فقط کافی است که از چیزی فرار نکنید و دنیا و احساساتتان را همانطوری که هست بپذیرید.