مردی که دختر جوانش را به قتل رسانده بود گفت : دخترم می گفت میخواهد مستقل زندگی کند و به خانه من برنمیگردد. سر این موضوع جروبحث کردیم و من که خیلی عصبانی شده بودم با ضربات چاقو دخترم را زدم. وقتی جان داد پلیس را خبر کردم.
به گزارش پایگاه خبری تجریش به نقل از اعتمادآنلاین ؛ مردی که دختر جوانش را به این دلیل که قصد داشت تنها زندگی کند به قتل رسانده بود، جزئیات این جنایت خشن را در دادگاه توضیح داد. متهم که مردی میانسال است خودش موضوع قتل دخترش را به پلیس گزارش داد اما در ابتدا مدعی شد نمیداند چه کسی این کار را کرده است.
یک سال قبل مردی به نام شهرام در جنوب تهران به پلیس مراجعه کرد و گفت: دخترم نازی در خانهاش کشته شده است.
او گفت: من برای سر زدن به دخترم به خانهاش رفته بودم که با جسد او روبهرو شدم. نمیدانم چه کسی این کار را کرده است
پلیس با انتقال جسد به پزشکی قانونی و آغاز تحقیقات متوجه شد شهرام و دخترش نازی درگیریهای شدیدی با هم داشتند. این موضوع را مادر نازی به ماموران گزارش کرد و گفت: دخترم مدتی قبل از همسرش که تازه عقد کرده بودند، جدا شد و از آن به بعد شوهرم درباره او سختگیری بیشتری میکرد. آنها به همین دلیل درگیری شدیدی با هم داشتند.
این در حالی بود که ماموران متوجه شدند نازی به دست یک آشنا کشته شده است، چون فردی به زور وارد خانه نشده و درگیریای نیز رخ نداده بود. به این ترتیب، شهرام بازداشت شد. او که خود را در تله اطلاعاتی ماموران میدید، لب به اعتراف گشود و گفت: نازی یک سال قبل با جوانی به نام نیما نامزد کرد. آنها عقدکرده هم بودند اما مدتی بعد جدا شدند. رفتار نازی بعد از جدایی عوض شد. او دیگر حاضر نبود به حرفهایم گوش بدهد و میخواست تنها زندگی کند. متوجه شدم دخترم با فردی در فضای مجازی آشنا و عاشق او شده است و به همین دلیل هم میخواست تنها زندگی کند تا مزاحمی نداشته باشد. او کارهایی میکرد که آبروی من را برده بود.
پلیس با انتقال جسد به پزشکی قانونی و آغاز تحقیقات متوجه شد شهرام و دخترش نازی درگیریهای شدیدی با هم داشتند. این موضوع را مادر نازی به ماموران گزارش کرد و گفت: دخترم مدتی قبل از همسرش که تازه عقد کرده بودند، جدا شد و از آن به بعد شوهرم درباره او سختگیری بیشتری میکرد. آنها به همین دلیل درگیری شدیدی با هم داشتند.
این در حالی بود که ماموران متوجه شدند نازی به دست یک آشنا کشته شده است، چون فردی به زور وارد خانه نشده و درگیریای نیز رخ نداده بود. به این ترتیب، شهرام بازداشت شد. او که خود را در تله اطلاعاتی ماموران میدید، لب به اعتراف گشود و گفت: نازی یک سال قبل با جوانی به نام نیما نامزد کرد. آنها عقدکرده هم بودند اما مدتی بعد جدا شدند. رفتار نازی بعد از جدایی عوض شد. او دیگر حاضر نبود به حرفهایم گوش بدهد و میخواست تنها زندگی کند. متوجه شدم دخترم با فردی در فضای مجازی آشنا و عاشق او شده است و به همین دلیل هم میخواست تنها زندگی کند تا مزاحمی نداشته باشد. او کارهایی میکرد که آبروی من را برده بود.