هدف عملیات «شمشیرهای آهنین» اسرائیل بسیار بلندپروازانهتر از چیزی است که ارتش اسرائیل قبلا در غزه برنامهریزی کرده بود و میتواند ماهها به درازا انجامد. اما آیا اهداف اسرائیل واقعبینانه است؟ اداره غزه در آینده به دست چه گروه یا سازمانی خواهد بود؟
به گزارش پایگاه خبری تجریش به نقل از یورونیوز ؛ ارتش اسرائیل ضمن در نظر داشتن تبعات گسترش احتمالی جنگ به سراسر منطقه و در حالی که جنگندههایش چند موضع در سوریه و لبنان هدف را قرار دادند، یکشنبه شب تهاجم زمینی خود علیه غزه را وسعت بخشید.
اگرچه نیروهای اسرائیلی هفته گذشته نیز به غزه حملاتی را ترتیب داده بودند و در چندین نقطه با نیروهای حماس درگیر شدند، اما به نظر میرسد که آن حمله گسترده زمینی که اسرائیل مدتها وعده آن را داده بود در واقع از روز شنبه آغاز شد، زمانی که بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل اعلام کرد که نیروهای نظامی وارد غزه شدهاند، و این «آغاز مرحله دوم جنگ را رقم خواهد زد.»
رهبران اسرائیل اعلام کردهاند که حماس از روی زمین محو خواهد شد و غزه دیگر به شرایط قبلی خود باز نخواهد گشت. هدف اعلامی دیگر اسرائیل این است که دیگر به غزه کاری نداشته باشد و به گفته یوآو گالانت، وزیر دفاع اسرائیل، یک «رژیم جدید امنیتی» در آنجا استقرار یابد که به موجب آن اسرائیل هیچ مسئولیتی در قبال زندگی روزمره مردم غزه نداشته باشد.
ورود به نوار غزه یعنی وارد شدن به نبردهای شهری خانه به خانه و در نتیجه خطرات زیادی را برای بیش از دو میلیون جمعیت غیرنظامی در غزه به همراه دارد. بنا بر اعلام مقامات غزه تاکنون بیش از ۸ هزار نفر کشته شده اند و صدها هزار نفر دیگر مجبور به ترک خانههای خود شدهاند.
غیر از هدف اعلامی نابودی حماس، نیروهای اتش اسرائیل وظیفه نجات ۲۳۰ گروگانی که در مکانهای نامعلومی در غزه نگهداری میشوند را نیز بر عهده دارند.
به هر روی، وزیر دفاع اسرائیل گفت که ۷۵ سال آینده اسرائیل تا حد زیادی به نتیجه این جنگ بستگی دارد.
آیا نابودی حماس ممکن است؟
امیر بار شالوم، تحلیلگر نظامی رادیو ارتش اسرائیل میگوید: «فکر نمیکنم اسرائیل بتواند تک تک اعضای حماس را نابود کند، زیرا [حماس] یک تفکر از اسلام افراطی است. اما به هر حال میتوان آن را آنقدر ضعیف کرد که قابلیت انجام عملیات نداشته باشد.» به عبارتی، تضعیف حماس یک هدف واقعیتر نسبت به نابودی کامل آن است.
اسرائیل تاکنون چهار مرتبه با حماس وارد جنگ شده است و همه تلاشهایش برای توقف حملات راکتی از سوی حماس شکست خورده است. سخنگوی ارتش اسرائیل گفت که هدف اصلی این است که حماس دیگر توانایی نظامی برای «تهدید یا کشتن غیرنظامیان اسرائیلی» را نداشته باشد.
مایکل میلشتاین، رئیس انجمن مطالعات فلسطین دانشگاه تلآویو نیز معتقد است که تصور این که بتوان طرز تقکر حماس به عنوان شاخهای از اخوانالمسلمین را ریشه کن کرد کمی اغراقآمیز است.
میلشتاین میگوید جدا از بیش از ۲۵ هزار عضو شاخه نظامی حماس، ۸۰ تا ۹۰ هزار عضو دیگر در بخش زیرساختهای اجتماعی حماس موسوم به الدعوه هستند.
تهاجم زمینی مملو از خطر است
عملیات نظامی اسرائیل در غزه تحت تأثیر عوامل متعددی قرار دارد که هر کدام می تواند مسیر جنگ را تغییر دهد.
گردانهای عزالدین قسام یا همان شاخه نظامی سازمان حماس، برای حمله اسرائیل آماده خواهد بود. حماس احتمالا مهمات انفجاری خود را کار گذاشته و کمینگاههایی نیز برای نیروهای اسرائیلی برنامهریزی شده است. مضافا اینکه حماس میتواند از شبکه گسترده تونلهای زیرزمینی غزه برای حمله به نیروهای اسرائیلی استفاده کند.
گردان های پیاده نظام اسرائیل در سال ۲۰۱۴، متحمل خسارات سنگینی از مین های ضد تانک، تکتیراندازها و کمین شدند، در حالی که صدها غیرنظامی نیز بر اثر این درگیریها در یکی از محلههای شمالی شهر غزه کشته شدند. شاید برای همین است که اسرائیل خواستار تخلیه نیمه شمالی نوار غزه شده است.
اسرائیل تا کی زمان دارد؟
به اسرائیلیها هشدار داده شده تا خود را برای یک جنگ طولانی آماده کنند و ۳۶۰ هزار نیروی ذخیره ارتش نیز برای انجام وظیفه فراخوانده شدهاند.
سوال این است که با افزایش فشارهای بین المللی برای آتش بس، با افزایش تلفات، قطع منابع آب، برق و سوخت، و هشدارهای سازمان ملل در مورد وقوع یک فاجعه انسانی، اسرائیل تا چه زمانی میتواند به چنین شیوهای ادامه دهد.
یوسی ملمان، روزنامه نگار اسرائیلی میگوید: «دولت و ارتش [اسرائیل] احساس میکنند که از حمایت جامعه بینالمللی یا دستکم از جمایت رهبران غربی برخوردار هستند.»
اما او معتقد است که دیر یا زود متحدان اسرائیل با مشاهده تصاویری از گرسنگی مردم وارد عمل خواهند شد و با ادامه افزایش تلفات غیرنظامیان، فشارها بر اسرائیل نیز افزایش خواهد یافت.
آقای میلشتاین در این رابطه معتقد است که «این موضوع از این لحاظ بسیار پیچیده است که زمانبر است و دولت آمریکا به اجازه نمیدهد که اسرائیل یک یا دو سال در غزه بماند.»
نجات گروگان ها
بسیاری از گروگانهای در دست حماس اسرائیلی هستند، اما تعداد زیادی از شهروندان خارجی و دو تابعیتی نیز در میان آنها وجود دارد، به این معنی که چندین دولت دیگر - از جمله ایالات متحده، فرانسه و بریتانیا - در این عملیات و آزادی امن آنها سهیم هستند.
سرهنگ میشل گویا، کارشناس فرانسوی گفت که ارتش اسرائیل یک انتخاب ساده دارد، یا اینکه جان گروگان ها را نجات دهد، یا وارد غزه شود و «تا حد امکان به حماس آسیب برساند.»
از سوی دیگر، درخواستهای خانوادههای افراد گروگانگرفته شده توسط حماس نیز فشار بر رهبران اسرائیل را تشدید میکند.
در اسرائيل به مساله گروگانهای دست حماس به عنوان یک پدیده کاملا عاطفي نگریسته میشود، چرا که دولت اسرائيل در جریان توافقات تبادل اسرا بهای زيادی را براي بازگشت شهروندانش يا اجساد سربازان خود پرداخته است.
شبهنظامیان غزه در سال ۲۰۰۶ یک سرباز اسرائیلی به نام «گیلعاد شلیط» را به گروگان گرفتند و حماس او را به مدت پنج سال در بازداشت نگه داشت تا این که با بیش از یک هزار اسیر فلسطینی مبادله شد.
اما اسرائیل این بار قبل از دست زدن به یک تبادل زندانیان بیشتر فکر خواهد کرد، چرا که در نوبت قبلی، یکی از افرادی که در جریان مبادله آزاد شد، یحیی سنوار بود که از آن زمان به بعد رهبر سیاسی حماس در غزه شد.
کشورهای همسایه از نزدیک نظاره میکنند
آنچه میتواند بر مدت و نتیجه حمله زمینی اسرائیل تأثیر بگذارد، واکنش همسایگان اسرائیل است.
گذرگاه مرزی رفح مصر با غزه به یک نقطه کانونی بشردوستانه تبدیل شده است و فقط مقادیر محدودی کمک به غزه میرسد. اتباع خارجی و فلسطینیهایی که پاسپورت خارجی دارند نیز منتظر خروج هستند.
اوفیر وینتر از مؤسسه مطالعات امنیت ملی اسرائیل می گوید: «هرچه مردم غزه در پی عملیات نظامی اسرائیل متحمل رنج بیشتری شوند، مصر نیز با فشار بیشتری روبرو خواهد شد که مبادا این طور به نظر برسد که به فلسطینیها پشت کرده است».
اما به نظر نمیرسد کار به جایی برسد که قاهره حاضر شود اجازه عبور دسته جمعی از غزه را به شمال شبه جزیره سینا بدهد. عبدالفتاح سیسی، رئیس جمهوری مصر پیشتر هشدار داد که هرگونه تلاش برای انتقال اهالی غزه به شبه جزیره سینا باعث میشود مصریها «به خیابانها بیایند و میلیون ها نفر اعتراض کنند.»
ملک عبدالله پادشاه اردن نیز از «خط قرمز» خود در مواجه هرگونه تلاش احتمالی برای بیرون راندن آوارگان فلسطینی از غزه سخن گفته است.
اسرائیل باید مواظب مرز شمالی خود با لبنان نیز باشد. تا همین جای کار هم چندین حمله مرگبار فرامرزی با مشارکت حزبالله صورت گرفته است. هر چند مناطق مسکونی نزدیک به مرز در هر دو طرف تخلیه شدهاند، اما تاکنون سطح خشونتها به منزله ایجاد یک جبهه جدید علیه اسرائیل نیست.
ایران، حامی اصلی حزبالله نیز تهدید کرده است که «جبهههای جدیدی» علیه اسرائیل راهاندازی خواهد کرد. این اظهارات موجب هشدار جو بایدن، رئیس جمهوری آمریکا شد که گفته بود «به هر کشوری، هر سازمانی، هرکسی که به فکر سوء استفاده از این موقعیت است، یک کلمه دارم بگویم: نکنید!»
دو ناو هواپیمابر آمریکایی، جرالد فورد و آیزنهاور، برای تاکید بر این پیام به شرق مدیترانه فرستاده شده اند و ۲ هزار سرباز آمریکایی نیز در حالت آماده باش قرار گرفتهاند.
اسرائیل چه برنامهای برای غزه دارد؟
با توجه به این که در این سالها حماس وظیفه اداره غزه را داشته است، پس اگر قرار باشد حماس به طور قابل توجهی تضعیف شود، سوال این است که چه چیزی به جای آن خواهد آمد.
اسرائیل در سال ۲۰۰۵ نیروهای ارتشی و هزاران شهرک نشین خود را از نوار غزه خارج کرد و اعلام کرد که هیچ قصدی برای بازگشت به عنوان یک نیروی اشغالگر به این منطقه را نخواهد داشت. جو بایدن، رئیسجمهوری آمریکا نیز گفته است که «[اشغال دوباره غزه] این یک اشتباه بزرگ خواهد بود.»
خلا قدرت در غره چگونه پر خواهد شد؟
ولی خلاء قدرت در نوار غزه خطرات جدیتری به همراه خواهد داشت. آقای میلشتاین هشدار میدهد که حل مشکل [حماس] میتواند ۱۰ مشکل جدید را با خود به همراه بیاورد.
افیر وینتر بر این باور است که تغییر قدرت در غزه به طور بالقوه می تواند راه را برای بازگشت تدریجی تشکیلات خودگردان فلسطینی که در سال ۲۰۰۷ توسط حماس از غزه بیرون رانده شد، هموار کند. تشکیلات خودگردان در حال حاضر بخشهایی از کرانه باختری را کنترل می کند، اما در آنجا ضعیف است و متقاعد کردن آن برای بازگشت به غزه بسیار پیچیده خواهد بود.
همان گونه که سازمان ملل متحد کوزوو را پس از خروج نیروهای صرب در سال ۱۹۹۹ اداره کرد، به همان شیوه جامعه بین المللی ممکن است بتواند به عنوان یک راه حل موقتی ظاهر شود. اما حقیقت ماجرا این است که سازمان ملل از سوی اسرائیل مورد اعتماد نیست.
آقای میلشتاین میگوید که گزینه دیگر ممکن است ایجاد دولتی باشد که توسط شهرداران منطقهای، قبایل، طوائف و سازمانهای غیردولتی غزه با مشارکت مصر و ایالات متحده، تشکیلات خودگردان فلسطینی و سایر کشورهای عربی اداره شود.
رئیسجمهوری مصر خود هیچ علاقهای به کنترل غزه نشان نداده است، اما خاطرنشان کرده است که اگر «مدتها پیش در چارچوب مذاکرات، یک کشور غیرنظامی فلسطینی ایجاد میشد، اکنون خبری از جنگ نمیبود.»
از ایجاد منطقه حائل تا کنترل واردات به غزه
زیرساختهای ویران شده غزه نیز احتمالا به منوال سابق بازسازی خواهد شد.
البته اسرائیل خواهان محدودیتهای شدیدتر برای ورود «کالاهای دو منظوره» با کاربری دو گانه نظامی و غیرنظامی به غزه است. همچنین درخواست هایی از درون اسرائیل وجود دارد که خواهان ایجاد منطقه حائل گسترده در امتداد مرز با غزه برای ایجاد حفاظت بیشتر از جوامع اسرائیلی است.
نتیجه جنگ هر چه باشد، اسرائیل میخواهد اطمینان حاصل کند که حمله مشابهی هرگز تکرار نخواهد شد.