FVG که سرواژه کلمات Fair Value Gap میباشد به معنای “شکاف ارزش منصفانه” است. به بیان ساده این شکاف (Gap) به این موضوع اشاره دارد که قیمت یک دارایی (مثل سهام، ارز، کالا، ارز دیجیتال و یا …) بالاتر یا پایینتر از ارزش واقعی آن در حال معامله است.
FVG دارای ساختاری بسیار ساده است که حتی به صورت چشمی و با یک نگاه ساده به نمودار نیز قابل تشخیص میباشد. مورد دیگر این است که FVG کاربرد دوگانه دارد. یعنی هم به عنوان نقطه ورود قابل استفاده بوده و هم میتوان به عنوان تارگتی برای قرار دادن حد سود از آن استفاده کرد.
با پایگاه خبری تجریش همراه باشید تا شما را با FVG به طور ساده و کاربردی آشنا کنیم…
FVG معمولا (نه همیشه!) در جایی رخ میدهد که نقدینگی در بازار کم شده باشد. به همین دلیل است که در نام آن به کلمه Gap یا همان شکاف اشاره شده است. البته این گپ به معنای این نیست که شما یک شکاف واقعی (به صورت فضای خالی بین دو کندل) را روی نمودار ببینید. در واقع شما کندلی را میبینید که بدنه بزرگی دارد. همین بدنههای بزرگ که در طی یک روند شکل میگیرند اکثرا به دلیل کاهش نقدینگی در بازار رخ دادهاند.
اما حالا نگاهی به تصویر زیر داشته باشید که ساختار FVG را در حالتهای صعودی و نزولی بازار نشان میدهد.
برای تشخیص FVG بر اساس تصویری که در بالا مشاهده کردید، باید این مراحل را انجام دهید:
1- ابتدا سعی کنید کندلهایی با بدنه نسبتا بزرگ را روی نمودار پیدا کنید.
2- حالا به یک کندل قبل و یک کندل بعد از آن کندل بزرگ دقت کنید.
3- در حالت صعودی، High کندل اول و Low کندل سوم را با با دو خط علامتگذاری کرده و به سمت راست امتداد دهید.
4- در حالت نزولی بایستی Low کندل اول و High کندل سوم را روی نمودار مشخص کنید.
تمام! به همین سادگی ما یک FVG را روی نمودار تشخیص دادیم. در واقع فاصله بین دو خط ترسیمی همان FVG مدنظر ما خواهد بود.
نکتهای که باید به آن توجه داشته باشید این است که در یک نمودار FVGهای زیادی وجود دارند.
چگونه با FVG ترید کنیم؟
همانطور که در ابتدای مطلب گفتیم، FVG کاربرد دوگانهای دارد. یعنی هم میتواند به عنوان نقطه ورود به کار برود و هم برای تعیین حد سود مورد استفاده قرار گیرد. بنابراین شما از هر دو این حالتها میتوانید استفاده کنید. اما نکتهای که در مورد هر کدام از این روشها باید بدانید این است که FVG به تنهایی دلیلی بر انجام معامله نیست و شما باید آن را با ابزارهای دیگر ترکیب کنید تا بتوانید یک سیگنال ورود یا خروج بدست بیاورید.
سیگنال خرید و فروش بر اساس FVG
زمانی که قیمت به یک FVG میرسد، میتواند یک نقطه ورود بالقوه باشد. اما اینکه شما بر اساس آن ترید کنید یا نه به تصمیم خودتان بستگی دارد. در هر صورت باید یک نشانه تاییدی برای ورود به معامله پیدا کنید که اصطلاحا به آن تریگر ورود گفته میشود.
این تریگر ورود میتواند هر چیزی باشد. ممکن است شما به سادگی از یک الگوی کندلی به عنوان تریگر ورود استفاده کنید. فرضا قیمت به یک FVG صعودی رسیده است و شما یک Pin Bar صعودی را میبینید. این میتواند یک تریگر ورود به پوزیشن خرید باشد.
یا اینکه بعد از رسیدن قیمت به یک FVG نزولی، ساختار CHoCH که بعدا آن را در پایگاه خبری تجریش به طور کامل توضیح خواهیم داد، را مشاهده کنید.
استفاده از FVG به عنوان تارگت
اگر قیمت زیر یک FVG نزولی و یا بالای یک FVG صعودی قرار دارد، میتوانید از آن به عنوان تارگت قیمتی نیز استفاده کنید. در واقع ذهنیتی در بازار وجود دارد که میگوید قیمت به سمت گپهای پرنشده مثل FVGها باز میگردد تا آنها را پر کند. البته هیچ تضمینی در این نیست که یک FVG حتما پر شود. مورد دیگر این است که حتی اگر پر شدن FVG تضمینی هم باشد، کسی نمیداند این اتفاق 1 دقیقه بعد خواهد افتاد یا 1 سال بعد! بنابراین از حدس و گمان برای برگشت قیمت به سمت FVG اکیدا خودداری کنید. به بیان ساده شما تنها زمانی میتوانید یک FVG را به عنوان تارگت قیمتی در نظر بگیرید که از طریق سیگنالهای تکنیکالی دیگر وارد بازار شده باشید. مورد دیگری که باید در قرار دادن FVGها به عنوان تارگت مدنظر داشت، این است که FVGها ممکن است به طور کامل پر شوند و یا 50% آنها پر شود و سپس برگشت قیمت از آنها اتفاق بیفتد.
در این مطلب سعی کردیم تا به صورت بسیار ساده به شما نحوه تشخیص و استفاده از FVGها را آموزش بدهیم. باز هم تاکید میکنیم که FVGها نیز مانند سایر ابزارهای تحلیل تکنیکال باید با دقت به کار برده شوند و استفاده خام از آنها میتواند به ضرر و زیان شما منجر شود. بنابراین حتما در زمان استفاده از آنها، گرفتن سیگنالهای تاییدی را فراموش نکنید!
محمدحسین اکبرزاده