انتشار نخستین تصاویر بزرگ‌ترین جاسوس بریتانیا در ایران پس از ۱۱۳ سال

 

چاپ دوم کتاب تاریخ مصور نفت ایران با تصاویر غیرمنتظره

 

مسعود فروزنده ضمن ارائه مدارک آرشیوی اثبات می‌کند، جیکاک مسئولیت‌های ویژه سیاسی امنیتی و مدیریت عملیاتی بحران‌ها را به عهده داشت. تاریخ نگاری انگلیسی هیچگاه به فعالیت‌های اداره اطلاعات انتشارات و مدیرانی چون جیکاک، دریک، ریچارد سدان، مصطفی فاتح، جفری کیتینگ و خانم آن لمبتون در سفارت و محموعه «ایرانیان همکار» اشاره نمی‌کند.

چهره مستر جیکاک بزرگ‌ترین جاسوس بریتانیا در ایران که با یادگیری فارسی و مبدل ظاهر خود به شمایل بومیان ایران، کوشید تا علاوه بر جاسوسی، با جریان سازی گسترده، مانع از شکل گیری یک جریان قدرتمند برای ملی سازی یا بهره برداری حداکثر ایران از منافع صنعت نفت شود، آنچنان تاکنون از نظرها پنهان بود که تصور می‌شد اساساً وجود خارجی ندارد؛ اما هم اکنون با کشف و انتشار تصاویر او در یک کتاب تاریخی، مشخص شد این ابرجاسوس یک افسانه نیست.

به گزارش «تابناک»؛ چاپ دوم کتاب «تاریخ مصور نفت» اثر مسعود فروزنده با تصاویری غیرمنتظره از مستر جیکاک مشهورترین جاسوس انگلیس در ایران همراه شده که نشان می‌دهد، این شخص واقعاً وجود داشته و آنچه گفته می‌شده، افسانه نیست. کتاب با تصویری از جنگ امپراتوری هخامنشی با یونانی ها شروع می‌شود که با استفاده از گلوله‌های آتشین نفتی پیروز می‌شدند و با تصویری از شهر غبار گرفته نفت سفید پایان می‌یابد و در میانه این روایت بصری، برخی حقایق چون تصاویر این جاسوس خودنمایی می‌کند.

مسعود فروزنده مؤلف کتاب تاریخ مصور نفت ایران در گفت‌وگو با خبرنگار «تابناک» گفت: تقاضای بازار و تشویق دوستداران تاریخ نفت موجب شد، کتاب به چاپ دوم برسد. تصاویر جدید و جدول‌های تولیدی اضافه و دو نقص تصویری برطرف شد. این کتاب تلاش کرده روایتی تصویری از تاریخ صنعت نفت ایران ارائه دهد.

جیکاک در تاریخ مصور نفت ایران

نخستین بار است که هویت تصویری جیکاک و اسناد مرتبط با او منتشر می شود. تصویر جیکاک در کنار حسین پیرنیا، با توجه به ارتباط رسمی او با حسین پیرنیا، ابهامات درباره هویت تصویری او را برطرف می‌کند. برخی کنشگران در سال‌های اخیر به اشتباه تصویر تئودور هرتسل، رهبر صهیونیسم را به جای جیکاک منتشر کرده‌اند. اشتباه از آنجا بود که روایات‌ شفاهی محلی، بر ریش انبوه جیکاک تاکید می‌کردند.

جیکاک در لباس محلی، تصاویر بالا از چمدان جیکاک به همراه مجموعه‌ای  از اسناد و مدارک و سلاح توسط پلیس خوزستان


در مهر ۱۳۳۰ در زمانی که انگلیسی ها ایران را به مقصد بصره ترک می کردند کشف و ضبط شد.

اسناد شهربانی که در کتاب آمده، گویای دخالت‌های شرکت نفت انگلیس ایران در اعتصاب ۲۳ تیر ۱۳۲۵ است. مسعود فروزنده با ارائه این دو سند و نشان دادن اسناد دیگر از اختیارات گسترده جیکاک پرده برمی‌دارد و نقش او را در ماجراهای مختلف سیاسی و فرهنگی شرح می‌دهد. جیکاک با احضار مدیران محلی، آنان را مرعوب، با دادن پول به خبرنگاران آنان را تطمیع و با سازماندهی برخی روستاییان تلاش داشت جنبش کارگران را منحرف سازد.

مسعود فروزنده می‌گوید: من درباره نهضت طلوع و گستراندن بساط خرافه گرایی، سند متقنی ندیدم؛ همگی گزارش غیر مشاهده‌ای بودند. فقط می‌توانم به مصاحبه‌ها و روایات‌ رجوع کنم. در مصاحبه‌هایی که با پیشکسوتان و کهنسالان داشتیم، آنان از راه اندازی نهضت طلوع و اعمال خارق العاده توسط جیکاک سخن گفتند.

بخشی از این اعمال خارق العاده در وبلاگ‌ها و وب‌سایت‌ها آمده که احتمالا بزرگنمایی شده است. باید توجه داشت روایات از دهان افراد ساده دل به نسل بعدی منتقل شده و در این مسیر امکان غلو وجود دارد. نهضت طلوع حرکتی بود که از احساس مذهبی مردم ساده دل سوء استفاده و آنان را در مقابل ملی شدن صنعت نفت بسیج می‌کرد. یک شعر به زبان محلی می‌خواندند: «تو که مهر علی در دلته - نفت ملی سی چنته؟ | ای تو که مهر علی را در دل داری، نفت ملی را می‌خواهی چه کار؟»

مسعود فروزنده ضمن ارائه مدارک آرشیوی اثبات می‌کند جیکاک مسئولیت‌های ویژه سیاسی امنیتی داشته است. جیکاک همکار نزدیک اداره انتشارات اطلاعات و نماینده شرکت در مذاکره با اداره نفت وزارت دارایی بود و مدیریت عملیاتی بحران ها را به عهده داشت. برخی چهره‌های فعال در نهضت ملی شدن نفت او را جاسوس و عامل به انحراف کشاندن اعتراض‌ها معرفی کرده‌اند. این چهره‌ها از طیف‌های مختلف بودند.

جیکاک که پیش از همکاری با شرکت در ارتش بریتانیا خدمت می‌کرد، علاقه مفرطی به امور ورزشی (به ویژه راگبی و کریکت) داشت و به نوعی این بخش را راهبری می‌کرد. شاه حسینی در خاطراتش به او اشاره می‌کند. از مجموعه اسناد و گزارش‌های بجا مانده و بدون لحاظ خاطرات پیشکسوتان و بدون توجه به گفته‌های سیاستمداران، جیکاک نقش و مسئولیت های مختلف و ویژه بر عهده داشت: گفت‌وگو با مدیران وزارت اقتصاد برای حل و فصل اختلافات ارضی و امور کارگری، نظارت بر گزینش کارگران، ارتباط با اشخاص با نفوذ، نماینده شرکت در گفت‌وگو با استاندار و فرماندار نظامی آبادان، برپایی مسابقات راگبی و کریکت و خرید زمین از مالکان محلی به نفع شرکت و تاسیس أحزاب محلی برای مقابله با ملی شدن نفت. 

ابهام ها درباره اداره اطلاعات ـ انتشارات شرکت نفت انگلیس ایران باقی است  

مسعود فروزنده گفت: تاریخ نگاری انگلیسی هیچ گاه به فعالیت‌های اداره اطلاعات انتشارات و مدیرانی چون جیکاک، دریک، ریچارد سدان، مصطفی فاتح، جفری کیتینگ و خانم آن لمبتون در سفارت و محموعه «ایرانیان همکار» اشاره نمی‌کند. از تسلیح برخی عشایر در تیر ۱۳۲۵ علیه کارگران گزارشی نمی‌دهد، از توزیع پول در بین عوامل مطبوعاتی چیزی نمی‌نویسد.

شرکت توانست مراوده خود را با بسیاری از «ایرانیان همکار» در دوره کنسرسیوم استمرار بخشد. بی‌شک اسناد آرشیوی شرکت نفت انگلیس ایران و وزارت خارجه انگلیس مملو از اطلاعات ذیقیمتی است که فاش سازی به تضعیف مناسبات بجا مانده و نوستالژی ها منتهی می شود. نسل دوم  و سوم «ایرانیان همکار» که هنوز با نفوذ به حساب می آیند ذخیره گرانبهایی هستند. 

از منظر شاه، ام الفساد آنها مصطفی فاتح بود که در بهمن ۱۳۴۳ علنی درباره‌اش گفت و نفرتش را از او و گروه وابسته به او پنهان نکرد. شاه معتقد بود از شهریور ۱۳۲۰ همزمان با تجاوز انگلیس و شوروی به خاک ایران نطفه این گروه منعقد شد. او چندین بار در حضور سیاستمداران این گروه را ستون پنجم و توده‌ای نفتی خواند.

مسعود فروزنده می‌گوید: در نظر مردم معترض و حتی سیاستمداران، دفتر اطلاعات انتشارات شرکت در تهران محل خبرچینی و توزیع پول به مزدوران انگلوفیل در بازار و مطبوعات بود. خانه ریچارد سدان نیز که اکنون بیمارستان نفت است محل جعل اسناد بود. بازپرس وثوق در تیر ۱۳۳۰ به خانه سدان رفت و مدارک باقیمانده را جمع آوری کرد و به دولت مصدق داد. مردم اما زودتر به دفتر انتشارات اطلاعات هجوم آوردند و تابلو را زیر کشیدند، انگلوفیل‌ها آن سوی خیابان نظاره می‌کردند. 

اداره اطلاعات انتشارات شرکت نفت ایران انگلیس مرکز رسانه‌ای علیه اعتراض‌های مردمی بود که ضمن تولید نشریه‌های محلی از دیگر نشریه های همسو حمایت مالی و فکری می‌کرد. توده‌ای‌های بریده که جذب این اداره شدند، کارآیی و تاثیرگذاری آن را بهبود بخشیدند. ابراهیم گلستان از سال ۱۳۲۷ تا ۱۳۳۰ کارمند این اداره بود. 

 

@tajrishonline

ما را دنبال کنید