هادی صداقت نژاد روزنامهنگار و منتقد کشورمان نوشت: فرخ نعمتی تنها کسی است که توانست نقش صحاف در سریال «رحیل» را به خوبی بازی کند.
هادی صداقت نژاد روزنامهنگار و منتقد کشورمان طی یادداشتی از هنرمندی فرخ نعمتی نوشت: هنرنمایی فرخ نعمتی را اولین بار روی صحنه تئاتر دیدیم و شیفته بازی قوی و صدای گیرایش شدیم. با اندامی موزون روی سن قدم میزد و همه محو حرکات او بودند. وقتی دیالوگی را بیان میکرد، زیبایی و گیرایی صدایش تماشاگران را به هیجان میآورد.
بازیگرانی مانند فرخ نعمتی در تئاتر، سینما و تلویزیون بسیار نادر هستند، آن قدر نادر که به چشم برخی نمیآیند. شاید بعضی از مدیران عرصه هنر نیز آنان را نشناسند. اگر هم با اسم شان آشنا باشند با هنر آنان بیگانه اند.
فرخ نعمتی بازیگری تواناست و هر نقشی را که به عهده میگیرد، تمام و کمال آن را پیاده کرده و باورپذیر میکند. کارنامه رنگین و سنگین او در تئاتر، سینما و تلویزیون گواه صادقی است بر این ادعا.
وی در حدود سی اثر سینمایی هنرنمایی کرده و مقابل دوربین دهها سریال و تئاتر تلویزیونی قرار گرفته است. احصای آثاری که او در آنها نقش آفرینی کرده واقعا دشوار است و در این میان شاید بازی هایش در نقش هانی بن عروه سریال مختارنامه ساخته داوود میرباقری یا در نقش استادی عارفمسلک در فیلم برف روی شیروانی داغ به کارگردانی محمدهادی کریمی یا در نقش داماد متارکه کرده در سریال خانواده سبز ساخته بیژن بیرنگ و مسعود رسام بسیار بیش از دیگر نقشهایش دیده شده باشد به خصوص در برف روی شیروانی داغ که قدرت تالیف محمدهادی کریمی کاری کرده بود که در کنار زبان بدن، صوت خوش لحن نعمتی و استفاده مناسب از گره افکنیهای چهره برای تاثیرگذاری بر مریدان استاد به خوبی در فیلم متبادر گردد. از آن طرف داوود میرباقری نیز سعی کرد با شمایل فرخ نعمتی همگونترین تصویر را برای همه نقل قولهایی بسازد که درباره هانی بن عروه شنیده ایم.
فرخ نعمتی با آن سابقه درخشان، به تازگی در نقش یک صحاف دربار و پدر پسری عاشق پیشه به نام اصلان در سریال «رحیل» نقش آفرینی میکند. در بخشهایی که حضور دارد، سایه اش بر کل سریال سنگینی میکند. او به پیر دیری میماند که وقایع را در خشت خام میبیند. هم هنرمندی کاربلد است، هم پدری مشفق و دنیا دیده و هم دانایی است که دیگران به دانش و تجربه او احتیاج مبرم دارند. اگر محا این پیر صحاف و پسرش اصلان را محرم اسرار خود میداند، بیهوده نیست، زیرا یقین دارد تکیهگاه مطمئنی هستند که در بزنگاهها به یاری اش خواهند آمد. در سریال «رحیل» این طور نشان داده میشود که این هنرمند صحاف، فردی عافیت طلب است که در خلوت خویش روزگار میگذراند. شاید به ظاهر این چنین باشد، اما میتوان حدس زد که او خاکستر زیر آتش است و بزودی شعله افکنی خواهد کرد.
فرخ نعمتی بسیاری از ژانرها از ملودرام تا کمدی تا تاریخی را تجربه کرده و هوشمندی رامین عباسیزاده طراح و تهیه کننده سریال "رحیل" آن است که تلاش نموده برخلاف رویه متداول در برخی آثار جشنوارهایسازان، به جای آن که به سراغ نابازیگر برای نقشهای پا به سن گذاشته برود به استفاده از بازیگری حرفهای همچون فرخ نعمتی روی آورده تا حتی نماهای ریز و خرده داستانهای مکملی که دارد تحت لوای حضور این هنرپیشه توانمند، جلوهای دوچندان پیدا کند. تهیهکننده سریال «رحیل» که پیشتر نیز در سریال سقوط یک فرشته، با فرخ نعمتی همکاری کرده بود، بهتر از هرکسی میداند که وی چه گنجینه گرانبهایی است. اگر غیر از این بود از بازیگران دیگری بهره میگرفت. استفاده از بازیگر حرفهای اگر با متن کامل باشد حتما و همیشه جواب میدهد و شاید یک دلیل به بنبست رسیدن گذشتهگرایان گرفتار فروشندهگی و قهرمانسازیهای پوشالی هم عدم استفاده از بازیگر حرفهای و قرار دادن مثلا دستیار کارگردان در نقش مکمل است.
یک دلیل زیربار بازیگر حرفهای نرفتن، زدن از سر و ته کار و ندادن دستمزد کافی است و دلیل مهمتر عدم شناخت از تاریخچه بازیگری بعد از انقلاب است. کارگردانی سریال رحیل را رامین عباسیزاده همراه با مسعود آب پرور برعهده داشته و اینکه میبینیم در اغلب نقشها، بازیگر حرفهای گمارده شده یقینا به مرور همین تاریخ بازیگری سینما و تلویزیون بازمیگردد.
فرخ نعمتی در برخی از فیلمها و سریالهایی که در آنها هنرنمایی کرده، بیشتر ایفاگر کاراکتری آرام بوده که به ظاهر ضعیف مینماید، اما از درون فردی توانمند است که در وقت مقرر قدرت خویش را نشان میدهد. سازندگان سریال رحیل، به درستی به این حقیقت رسیده اند که فرخ نعمتی تنها کسی است که میتواند نقش هنرمند صحاف به ظاهر آرام، اما در باطن طوفانی سریال رحیل را استادانه ایفا و برای مخاطبان باورپذیر کند. برخی نقشها را همه کس، حتی گرانقیمتترین بازیگرها نیز از عهده ایفای آن برنمی آیند، اما پیران دیری، چون فرخ نعمتی، به راحتی آن را بازی میکنند. کشف چنین تواناییهایی از عهده هر تازهکاری برنیامده و نخواهد آمد و امیدواریم.