شاید در نگاهی قیام ۱۵ خرداد را بخاطر حضور بینظیر زنان بتوان یک خیزش زنانه دانست؛ در این خصوص نگاهی به برخی اسناد آن ایام میاندازیم.
شاید در نگاهی قیام ۱۵ خرداد را بخاطر حضور بینظیر زنان بتوان یک خیزش زنانه دانست؛ قیامی که قبل از آن محمدرضا پهلوی اقدامات بسیاری را برای به ابتذال کشاندن زنان انجام داد.
با استقرار سلطنت پهلوی، در حقیقت دوره اجرای سیاست مذهبزدایی و استحاله فرهنگی از طـریق فرهنگ تجددگرایی در دستور کار هیئت حاکمه قرار گرفت؛ لذا جامعه ایران برای تبدیل شدن به جامعهای بیهویت و غیرمولد باید از فرهنگ و ارزشهای ملی و اسلامی تهی میشد.
از آنجا که به دلیل ریشهدار بودن تفکر و تقیدات مذهبی و عرف و سنن ملی، سیاست مذهبزدایی با مشکلات جدی و مقاومت اجتماعی مواجه بود؛ بنابراین رژیم پهلوی همانند تجربه اروپا، تهاجم به مذهب را از طریق رواج سکولاریزم، تحقیر نمادهای دینی و سنن ملی و سخن گفتن از مسائلی که در عمل، خود آنها هیچ پایبندی به آن نداشتند، آغاز کرد.
امام خمینی(ره) با فراست خاص خود دریافته بود که استعمار و ایادی آن بر اساس سلطهطلبی خود در جستجوی راهها و شیوههای مناسب برای نفوذ فرهنگی-سیاسی در جامعه ایرانی هستند؛ لذا برای رسیدن به هدف، موقعیت زنان را بهانه قرار داده و با شعار به ظاهر زیبای آزادی و مساوات، فرهنگ برهنگی و بیبندوباری را اشاعه میدادند و در این راه حتی خشنترین رویههای استبدادی را نیز در قالب کشف حجاب رضاخانی به کار گرفتند؛ این منش در دوران فرزند رضاخان یعنی محمدرضا پهلوی، شکل زیرکانهتر و موذیانهتری به خود گرفت که در سخنان شاه بعضاً به عنوان «فریبابودن» از آن یاد شده است.
امام خمینی(ره) در سخنان خود زن مسلمان را دارای شخصیتی توصیف کرد که در کنار مسئولیتهای خانوادگی در عرصه فعالیتهای اجتماعی نیز حضور یافته است
لذا امام خمینی که خود از نزدیک شاهد این گونه برداشتهای متحجرانه از جایگاه زن بود و نتیجه آن یعنی ابتذال، فساد و از خود بیگانگی و خودباختگی جوامع مسلمان را به خوبی احساس میکرد، با تعمق مجتهدانه در میراث گرانقدر سنت نبوی(ص) و تعالیم ائمه معصومین(ع) به نقد این دیدگاه پرداخت و در سخنان خود زن مسلمان را دارای شخصیتی آزاد، قدرتمند و شایسته توصیف کرد که قادر است در کنار مسئولیتهای خانوادگی با حفظ شرافت، کرامت، عفاف و نجابت در عرصه فعالیتهای اجتماعی حضور یافته و با اتکا به الگوهای دینی، ثابت کند که اسلام هرگز خواستار انزوای زن در جامعه نیست.
امام خمینی(ره) به عنوان رهبر نهضت بعد از پیروزی انقلاب اسلامی در خصوص زنان فرمودند: «در اسلام، زن همان حقوقی را دارد که مرد دارد؛ حق تحصیل، حق کار، حق مالکیت، حق رای دادن، حق رای گرفتن، در تمام جهاتی که مرد حق دارد زن هم حق دارد».
ایشان در یکی دیگر از سخنان خود میفرمایند: «دستگاه حاکمه برای اغوا و اغفال ملت، دام وسیعی گسترده و به یک سلسله اعمال ظاهر فریب و گمراه کننده دست زده است و ما اگر در مقابل به بیدار کردن و متوجه ساختن تودۀ مردم اقدام نکنیم و از افتادن آنها به دام استعماری که برای آنان گستردهاند جلوگیری نکنیم، ملت اسلام در معرض فنا و نیستی قرار خواهد گرفت.
اگر به بیدار کردن مردم اقدام نکنیم، ملت اسلام در معرض فنا قرار خواهد گرفت
ملت فریب خواهد خورد و منحرف خواهد شد؛ و در آن صورت علمای اسلام و جامعۀ روحانیت علاوه برآنکه خواهناخواه خود نیز راه نیستی و انحراف را خواهد پیمود و خدای نخواسته از میان خواهد رفت، پیش خداوند تبارک و تعالی نیز مسؤول و مؤاخذ خواهد بود که چاه را دیده و نابینایان را از افتادن در آن برحذر نداشته است.
ما اگر بتوانیم در مقابل این دسیسه و توطئههای شاه، فقط مردم را بیدار و آگاه سازیم و نگذاریم که گول بخورند و تحت تأثیر برنامۀ فریبندۀ او قرار بگیرند، حتماً او را با شکست مواجه خواهیم ساخت و درمانده خواهیم کرد.»
این در صورتی است که تأمل کوتاهی در برخی اسناد به جا مانده از قیام 15 خرداد و همچنین نقل قول برخی حاضران در آن رویدادها به خوبی نشانگر آن است که زنان حتی با وجود توطئههای محمدرضا پهلوی و طرحهای فریبدهنده او، در زمین وی بازی نکرده و در میدان واقعه 15 خرداد نقشی سترگتر از نقش مردان را ایفا کردند.
بهعنوان نمونه در یکی از این موارد زنان قم در حمایت از امام خمینی(ره) در مسجد اعظم تحصن کردند.
و یا در ماجرای اعتصابات مردم تبریز در سال 42 زنان در اعتراضات حضور داشته و از نهضت اسلامی حمایت کردند؛ البته حاکمیت تلاش داشت با وارونه نشان دادن اعتراضات تبریز این ذهنیت را در جامعه ایجاد کند که اصل نزاع که به کشته شدن چند تن منتهی شده است، میان روحانیون و زنان آزادیخواه صورت گرفته است.
علاوه بر این برخی از تصاویر و نقل قولهای تاریخی نیز گویای حضور بینظیر بانوان در شکلگیری و تظاهرات 15 خرداد 42 است؛ بهعنوان مثال آیتالله مسعودیخمینی که هنگام دستگیری امام در نیمه خرداد 1342 در قم حضور داشت، در کتاب خاطرات خود که توسط مرکز اسناد انقلاب اسلامی منتشر شده است درباره وقایع آن روز میگوید: «صبح روز بعد از دستگیری امام، آقا مصطفی به منزل ایشان آمدند. جمعیت از اولین ساعات بامداد که خبر دستگیری امام را شنیدند، سیلآسا به سمت منزل امام حرکت کردند. مغازهها بسته شد و شهر به حالت نیمه تعطیل درآمد. آقامصطفی جهت سمت و سو دادن به احساسات مردم، به این نتیجه رسیدند که مردم را به سوی منزل دیگر مراجع حرکت دهند. اینجا بود که به منزل آقای نجفی رفتند.
این امر موجب شگفتی بود که زنان بدون اینکه سازماندهی منظمی در کار باشد، به طور خودجوش در قالب دستجاتی درآمده و به سمت حرم حرکت کرده بودند
در همین احوال خبر رسید که از پایین شهر، عدهای از زنان و مردان به سمت حرم پیش میآیند. این گروه وقتی به چهارراه بازار رسیدند، نیروهای انتظامی مقابل آنها را سد کردند.
از قرار مسموع، زنان در تمام مسیر حرکت به دادن شعارهایی همچون «یا مرگ یا خمینی» پرداخته بودند. این اولین باری بود که زنان به طور گروهی اقدام به برگزاری تظاهرات میکردند و این امر موجب شگفتی بود که زنان بدون اینکه سازماندهی منظمی در کار باشد، به طور خودجوش در قالب دستجاتی درآمده و به سمت حرم حرکت کرده بودند.»