دو وظیفه و نقش اصلی دولتها در جوامع امروزی / یادداشتی از محمدحسین اکبرزاده

هیچ کشوری را در طول تاریخ نمیتوان یافت که ابر قدرت شده ، مگر آنکه توانسته در زمینه تولید علم و نوآوری از سایرین جلوتر باشد . اما برای رسیدن به این جایگاه حکومتها چه وظیفه دارند .

 

دو وظیفه و نقش اصلی دولتها در جوامع امروزی / یادداشتی از محمدحسین اکبرزاده

 

حضرت علی )ع( در خصوص اهمیت برنامه ریزی نسبت به وفور  امکانات  می فرمایند:


التلطف فی الحيلة اجدی من الوسيلة؛       ظرافت و دقت در برنامه ریزی بهتر از امکانات است              سند : غرراحکم


 در کتاب ارزشمند و خوب : فراکارآفرینی نوشته دکتر جیم کالینز ، که به حقیقت جزو نوادر افرادی میتوان نامید که تمامی تلاش خود را در جهت شکافتن حقایق مدیریتی به خرج داده و همواره کتاب های که از سال 1977 تا به امروز به بازار عرضه نموده جزو پیشتازان زمان خود بوده و هر کدام گوی فصل جدیدی در مباحث مدیریت را رمز گشایی نموده است ، مقدمه و پیشگفتاری نوشته ام و در آنجا به این نکته ارزشمند که از ری دالیو که مناسب با زمان حال ماست، اشاره نموده ام .

ری دالیو (Ray Dalio)  در کتاب ارزشمند 2021 خود (Principles for Dealing with the Changing World Order ) ، عامل اصلی به اوج رسیدن کشورهای ابر قدرت را در آموزش و قدرت نوآوریشان معرفی میکند . وی با بررسی تاریخ چند صد ساله امپراطوری ها و ابر قدرت های صد های مختلف این عامل را اثبات شده میداند. بدیهی است آموزشی که منجر به نوآوری و حل معضلات جامعه گردد ، میتواند هموار کننده مسیر توسعه و پیشرفت جامعه و نیزخلق ثروت باشد . 

 

کتاب فراکارآفرینی نوشته جیم کالینز و ترجمه محمدحسین اکبرزاده
کتاب فراکارآفرینی نوشته جیم کالینز و ترجمه محمدحسین اکبرزاده

 

 اما برای رسیدن به این جایگاه وظیفه حکوکتها چه میباشد . درست است که فراهم نمودن زیر ساختهای آموزشی ، تسهیل محیط کسب کار و .... نقش بسزایی در این زمینه دارند. اما حکومتها دو وظیفه و نقش کلیدی در ایجاد زیر ساخت و سنگ بنای لازم برای رسیدن به مواردی که عرض شد لازم دارند و بایستی فراهم نمایند . تا سایر موارد، هم کارائی بهتری داشته باشند و هم بصورت خودکار در جامعه ایجاد گردند . 
آن دو وظیفه و نقش اصلی : تولید بیشتر ثروت و پس ازآن توزیع عادلانه آن میباشد . 
متاسفانه گاها در فرهنگ ما تمایل به ثروت آفرینی و فراکارآفرین بودن مورد نکوهش و بعنوان مال‌اندوزی صرف تصور میگردد . اما با بررسی دقیق در صدر اسلام هم میبینیم که پیامبر اکرم (ص) با بسط فرهنگ مالکیت و تجارت عادلانه توانست بنیان اقتصادی اسلام را ، غنی ببخشد و عامل رشد و سیطره فرهنگ اسلامی در دنیا گردد. 
یان موریس  Ian Morris در کتاب خود : چرا غرب بر دنیا مسلط شد (Why the West Rules—For Now ) در مجموع به این نکته اشاره میکند که اگر غرب پس از قرون وسطی توانست رشد چشمگیری نماید و برای مدت مدیدی بر جهان سیطره و قدرت نمائی نماید . رشد اقتصادی این دوران غرب و در اثر آن ثروتمند شدن خانواده های اروپائی میباشد . 
پس بایستی از تاریخ درس عبرت گرفت و قبول نمائیم که فوندانسیون و سنگ بنای هر رشدی نیازمند تولید ثروت بیشتر و توزیع عادلانه آن میباشد تا نهاد اصلی هر جامعه ، یعنی خانواده قدرت گیرد . پس از آن میتوان امید داشت تا سایر سیاستگذاری ها و برنامه ریزی ها به بار نشینند .
بد نیست دوباره به کلام امیرالمومنین که در ابتدای یادداشت آوردم نظری بیاندازیم که فرمودند ؛ ظرافت و دقت در برنامه ریزی بهتر از امکانات است . زیرا ظرافت در برنامه ‌ریزی و سیاستگذاری میتواند عامل وفور امکانات و نعمت گردد و برعکس آن باعث هدر رفتن امکانات .

 

خدایا چنان کن سرانجام کار
 تو خوشنود باشیّ و ما رستگار

 

محمدحسین اکبرزاده سعیدی

پایگاه خبری تجریش
 

@tajrishonline

ما را دنبال کنید