این پدیده شوم،تنها مورد نادر تاریخ بشری در مورد ملت و حکومت‌سازی جعلی بدون پشتوانه پیوندهای تاریخی،تمدنی و سرزمینی است .
به گزارش پایگاه خبری تجریش؛ دکتر مهدی خورشیدی در مورد حوادث غزه چنین فرمودند: به نظر بنده پدیدهٔ رژیم غاصب صهیونیستی از دو بعد قابل تحلیل است:
۱)از نظر ایمانی و عقیدتی: سرمنشاء ایدئولوژیک و عقیدتی آن به هیچ وجه برگرفته از ادیان توحیدی و ابراهیمی نیست.
اساساً پیروان پیامبر اولوالعظم حضرت موسی(ع) هیچ شباهت ایمانی و رفتاری با این رژیم ددمنش ندارند.این ادعا از نظر تاریخی و اسنادی کاملاً قابل اثبات،بیّن و واضح است.بنیانگذاران آن یک عده ارازل و اوباش متوهم و خودحق‌پندار بعضاً به اسم مسیحی و یهودی بودند که به شهادت اسناد تاریخی با ادعاهای آخر‌الزمانی با تفسیر و تعبیر غیرواقعی و ساختگی خودشان با ایجاد جنگ‌های جهانی و تجزیهٔ عثمانی و همچنین استقلال کشور تاریخی،تمدنی و توحیدی فلسطین،این رژیم سفاک را پایه‌گذاری کردند آن هم با حمایت کشورهای استعماری نوین یعنی آمریکا و استثمار‌کنندهٔ پیر یعنی انگلیس.
این عده کفار حربی هستند که رفتار ددمنشانه،وحشیانه و ناقض اخلاق انسانی آنها را در مشابهان تاریخی‌شان مانند کفار قبل از ظهور پیامبر اسلام(ص) در شبه جزیرهٔ عربستان یا در حاکمانی سفاک قبل از رسالت پیامبرانی چون حضرات عیسی و موسی(علیهما‌السلام) همچون نمرود و فرعون،قابل مشاهده و مقایسه است.به همین دلیل بنده در به کارگیری لفظ کفار حربی از نظر شباهت‌های تاریخی و رفتار در مورد این جانیان بربر وحشی،اصرار و ابرام دارم.
۲)این پدیدهٔ شوم،تنها مورد نادر تاریخ بشری در مورد ملت و حکومت‌سازی جعلی بدون پشتوانهٔ پیوندهای تاریخی،تمدنی و سرزمینی است.
اساساً از نظر حقوق بین‌الملل چه تعریف کشور و ملت برای آن متصور است؟
چگونه عده‌ای در کشور ما(با عرض تأسف) حتی به عنوان تریبون‌‌داران مذهبی و سیاسی پیشنهاد تأسیس دو حکومت مستقل اسرائیلی و فلسطینی را می‌دهند؟!!!
اگر یک عده را با وعده‌های پوچ و متوهمانه یا از روی استیصال و جبر از سراسر دنیا با فرهنگ‌ها و زبان‌های متنوع و پراکنده و متناقض به سرزمین تاریخی و توحیدی فلسطین توسط یک عده ارازل و اوباش بین‌المللی آورده و سکونت داده شده‌اند را باید ملت به هم پیوسته با فرهنگ و تمدن تاریخی نامید؟
این ادعا‌ها و موضع‌گیری‌ها دلسوزانه و انسانی نیست بلکه منافقانه و عوام‌فریبانه است.
از نظر تاریخی و تجربی کاملاً واضح است که امنیت منطقه به هیچ‌وجه با ادامهٔ حیات فعلی این رژیم قابل تضمین نیست چون این غدهٔ سرطانی به هیچ چارچوب انسانی،وجدانی و فطری پایبند نیست و بویژه در حادثهٔ بیمارستان المعمدانی نشان داد که نمونهٔ واضح بربریت مدرن است.
حق‌طلبی جزء خصائص و فضائل ممدوح رفتاری و تعاملی اجتماعی انسان جوانمرد و بامروت است.
ضامن پایداری و مانی حق،خداوند متعال است.انسانی که پیرو و راهروی مسیر حق است هر زمان و مکانی ادعا و اعتقادش در حال آزمایش در محضر الهی،افکار عمومی و تاریخ است.نمی‌شود در مقابل ظلم به شهروندی در داخل کشور(که جای اعتراض هم محقانه بود) ساکت نبود ولی در مورد قتل‌و عام و نسل‌کشی آشکار بشری در فلسطین به بهانهٔ مخالفت سیاسی و اجتماعی با سیاست حاکمیتی حال حاضر سکوت کرد؟
این استاندارد دوگانه اخلاق و رفتاری با کدام منطق و میزان حق‌طلبی قابل توجیه است؟!!
با اتفاقات اخیر بنیان‌ها و پایه‌های امنیتی این رژیم با وجود سرمایه‌گذاری‌های کلان بین‌المللی و چند‌ده ساله دچار ترک‌هایی بس عمیق و ماندگاری شد که با هیچ پاسخی قابل پوشاندن نیست و به فرمودهٔ رهبری انقلاب آسیب‌های غیر قابل ترمیمی متوجه آن شده و این پیش‌بینی ایشان در مورد عدم وجود این رژیم سفاک در ده‌های آتی،ملموس و محسوس‌تر و علنی‌تر شد.
شهادت خانواده و فرزندان سران حماس شاهدی بر بطلان این ادعای کاذب و ساختگی دستگاه تبلیغاتی غرب شد که این مجاهدان خانواده و بستگان خویش را از صحنهٔ جنگ دور کرده‌اند.
مردم مقاوم غزه همانگونه که صحنه‌های جنگ اخیر و حال حاضر گواه آن است تمام قد در کنار مقاومت ایستاده‌اند و این درک عمومی غالب و چیره گشته که در مقابل گرگ‌درنده‌ای مانند رژیم صهیونیستی راهی جز مقاومت و شهادت وجود ندارد و این وعدهٔ خداست که محجاهدان را یاری خواهد کرد.
احزاب و گروه‌های سیاسی و اجتماعی داخلی نیز همانطور که تا الان بوده حتی غلیظ‌تر و پررنگ‌تر می‌بایست به وظیفهٔ انسانی و ایمانی خود عمل کرده و تمام قد از حقانیت و مظلومیت این مردم رنج کشیده و ستمدیده دفاع کنند.حق حد و مرز زمانی و مکانی نمی‌شناسد و ایمان حقیقی و مؤمنانه به حق و فضائل و مکارم انسانی در اینگون صحنه‌های آزمایش خود را نشان می‌دهد و اعتقادات اشخاص در میدان‌ها به بوتهٔ آزمایش گذاشته می‌شود.
مرقومه دکتر مهدی خوررشیدی (داماد احمد نژاد)
معاون سیاسی حزب آبادگران جوان ایران اسلامی
