قهرمان و ضد قهرمان همواره حرف اول را در آثار سینمایی قصه محور میزند. در این میان پرداخت به قهرمانانی که مردم نام و رسم آنان را می شناسند همواره برای مخاطبان جذابیتهای بسیاری دارند.
بدون شک یکی از ضعفهای کنونی سینمای ایران عدم پرداخت به شخصیتهای ماندگار تاریخی است. در تاریخ ایران ادوار مختلفی به عنوان بخشهای مهم تلقی میشود و همواره در هر برهه نام اسامی در تاریخ به یادگار مانده که گاه اثرگذارترین افراد دوره خود بودهاند.
در این گذر اما در سینمای دفاع مقدس شرایط به گونهای دیگر است. سالهای سال طول کشید تا فیلمسازان دریابند باید به سراغ گنجینههای باقی مانده از خاطرات رزمندگان و حقایق این دوره تاریخی بروند.
پر بیراه نیست اگر بگوییم در این دوره 8 ساله دفاع مقدس که قابل قیاس با هیچ تصویر جنگی مرسوم در دنیا نیست شخصیتهای بسیاری وجود داشتهاند که امروز برخی برایمان نام آشنا و برخی دیگر گمنام هستند.
اگر به ادوار مختلف تاریخی نگاهی بیاندازیم در مییابیم در سالهای اخیر تلاشهایی برای به تصویرکشیدن بخش یا زندگی شهدا و فرماندهان دفاع مقدس انجام شده که اغلب با احترام به تلاشها پروژههایی شکست خورده بودند.
البته تلاشهایی برای به تصویرکشیدن برخی اتفاقات بزرگ نظامی افتاد که آثاری همچون حمله به اچ 3 با رویکرد عملیات اچ 3 از جمله چنین آثاری بود.
در ادامه آثاری همچون در مسلخ عشق (اثری توقیفی درباره شهید محمود آیت)، عبور از خط سرخ با رویکرد شهید عباس دوران به تولید رسید اما شاید جدیترین تلاشها در این بخش که البته تلاشهای ضعیفی بود از سال 1387 با تولید فیلم "به کبودی یاس" به کارگردانی جواد اردکانی اتفاق افتاد. این اثر قرار بود روایتی از شهید برونسی باشد و در نهایت به نتیجه مطلوب نرسید.
شور شیرین به کارگردانی جواد اردکانی یکی دیگر از این آثار است که با رویکرد بخشی از زندگینامه شهید کاوه به تولید رسید اما در نهایت این اثر نیز به دلیل عدم پرداخت به زوایای شخصیتی این شهید بزرگوار به اثری شبه دهه 60 مبدل شد.
بزرگ مرد کوچک از صادق دقیقی هم از دیگر آثار ناموفق بود که تلاش کرد زندگی نامه شهید نوجوان، بهنام محمدی را به تصویر بکشد و در ادامه زیباتر از زندگی با رویکرد برههای از زندگی شهید علم الهدی به تلاش انسیه شاه حسینی تلاش دیگری در این زمینه بود.
پس از خط شکنیها و تلاشها برای تولید فیلم با رویکرد قهرمانان دوران دفاع مقدس، فیلم "چ" به کارگردانی ابراهیم حاتمی کیا یکی از جدی ترین آثار با رویکرد پرداخت به زندگی یک شهید (دکتر چمران) محسوب میشود. اثری خوش ساخت که البته به شهید چمران کمتر نزدیک شده و بیشتر روایتی از دستمال سرخها است.
یوسف هور ساخته علی اصغر شادروان درباره شهید علی هاشمی هم در این میان یکی دیگر از تلاشهای انجام شده بود.
اما قدم جدید در این بخش با فیلم ایستاده در غبار به کارگردانی محمد حسین مهدویان گذاشته شد. اثری درباره حاج احمد متوسلیان که با اقبال منتقدان و مخاطبان روبرو شد.
در ادامه تولید فیلمهایی همچون منصور به کارگردانی سیاوش سرمدی، موقعیت مهدی به کارگردانی هادی حاجیفر درباره شهید مهدی باکری تلاشهای دیگری بود که به سهم خود توانستند در اکران نیز با استقبال مخاطبان روبرو شوند.
بهانه این کلام اما اکران فیلم سینمایی غریب است. این اثر سینمایی به کارگردانی محمدحسین لطیفی ادای دین به شهید بروجردی است. این فیلم برای لطیفی که تجربه موفق ساخت فیلم روز سوم در ژانر دفاع مقدس دارد یک موفقیت محسوب میشود؛ فیلمسازی که پس از روز سوم در فیلمسازی افت محسوسی داشت اینبار با غریب باردیگر به سینمای دفاع مقدس برگشت.
غریب ساختاری قابل تامل دارد؛ به لحاظ بصری فیلم استانداری است و از طراحی صحنه تا لباس و بازی ها درخور توجه است.
مشکل اصلی و اساسی غریب اما سردرگمی مخاطب در مواجه با شهید بروجردی است. توجه بیش از اندازه در نگارش فیلمنامه به برههای خاص از زندگی شهید بروجردی در مواجهه با حزب کوموله موجب شده نسلی که نامی از شهید بروجردی نمیداند در 20 دقیقه نخست ارتباط نزدیکی با اثر برقرار نکند و شاید همین امر یکی از دلایل عدم استقبال مخاطبان از این اثر باشد.
فیلمساز تلاش کرده قهرمان و ضد قهرمان جذابی را برای مخاطب خلق کند و بازی بابک حمیدیان در نقش شهید بروجردی و مهران احمدی در نقش ضد قهرمان ستودنی است اما با این احوال قهرمان وضد قهرمان در ریل قصه درست قرار نمیگیرند و ساختار به عبارتی بر محتوای اثر غلبه میکند.
این مشکل بسیاری از آثار سینمایی دفاع مقدسی ما در پرداخت به شخصیتها و فرماندهان دوران دفاع مقدس است. شاید ترس از نزدیک شدن به شخصیت با توجه به ملاحظات موجب شده آثار تولید شده قهرمان ماندگاری را در ذهن مخاطب بر جای نگذارد.
اگر امروز از مخاطبان سینمایی بپرسید کدام شخصیت را در سینمای دفاع مقدس بیاد دارند قطعا کمتر مخاطبی نامی از فیلمهای شخصیت محور میبرد و این نشان میدهد ما در خلق قهرمانی که با مردم همراه شود موفق نبودیم و هنوز در این زمینه رنج میبریم و دلیل استقبال کم مخاطبان از غریب هم به نظر در این مهم خلاصه میشود.
ذکر این نکته ضروری است که زحمات همه کارگردانانی که در عرصه پرداخت به شخصیتهای دفاع مقدسی در آثار سینمایی تلاش کردهاند قابل تقدیر است اما امروز دیگر زمان آزمون و خطا به پایان رسیده و باید در خلق قهرمان در این بخش با دقت و تامل بیشتری حرکت کنیم و با چشم انداز معرفی این بزرگان به مخاطبان بین المللی، نگاهی جهانشمول را دنبال کنیم.